۱۳۹۱ دی ۱۹, سه‌شنبه

به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست !






به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست !









عبدالله بن عمیر کلبی یکی از افرادی است که در کربلا هم زنش و هم مادرش همراهش بودند. او که قهرمانی قوی و شجاع بود و تازه ازدواج کرده بود ،هنگامی که روز عاشورا می خواست به میدان برود، زن او ممانعت کرد و گفت: کجا می روی؟ من را به که می‌سپاری؟ فورا مادرش آمد جلو و گفت: پسرم مبادا حرف زنت را بشنوی. امروز روز امتحان تو است، اگر امروز خود را فدای حسین نکنی، شیر پستانم را به تو حلال نخواهم کرد، عبدالله هم امر مادر را پذیرفت و به میدان رفت و جنگید تا شهید شد. مادرش پس از این جریان، فورا عمود خیمه ای را بر می دارد و به دشمن حمله می کند.
ابا عبدالله علیه السلام خطاب به او می فرماید: ای زن برگرد خدا بر زنان جهاد را واجب نکرده است.
پیرزن امر امام علیه السلام را اطاعت می کند، ولی دشمن رزالت به خرج می دهد و سر فرزندش را از بدن جدا کرده و به سوی مادرش پرتاب می کنند.
پیرزن،سر جوانش را بغل می گیرد، به سینه می چسباند، می بوسد، می گوید: مرحبا پسرم، آفرین پسرم، الان من از تو راضی شدم و شیرم را به تو حلال کردم.

بعد آن را به طرف دشمن می اندازد و می گوید ما چیزی را که در راه خدا دادیم پس نمی گیریم.
«1»


پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هیچ بنده‌ای ایمان به خدا را به حد کمال نمی رساند تا آنکه در او پنج خصلت وجود داشته باشد: توکل نمودن بر خدا، واگذار کردن کارها به خدا، تسلیم بودن در برابر فرمان خدا، رازی بودن به اراده خدا و صبر کردن بر بلای خدا. هر کس به خاطر خدا محبت ورزد و به خاطر خدا دشمن بدارد و برای خدا ببخشد و برای خدا از بخشش جلوگیری کند ایمان خود را کامل ساخته است.«2»


کسی که به خدا ایمان داشته باشد دیگر غم و شادی برای او یکسان است و همه را از طرف مبدا آفرینش میداند، و خود را در حیطه علم خداوند می داند، دیگر نا گواریها و مصائب دنیا و گرفتاریهای سر راه او، وی را آزار نخواهند داد، زیرا این انسان می داند، خداوند همه را می داند و می تواند.






به حلاوت بخورم زهر که شاهد ساقیست // به ارادت بکشم درد که درمان هم از اوست

در غم ما روزها بیگاه شد // روزها با سوز ها همراه شد

روز ها گر رفت گو، رو باک نیست // تو بمان ای آنکه جز تو پاک نیست




.................................................. .................................................. .............

1. لهوف ،گفتار های معنوی ص 243

2.بحار الانوار جلد 77 ص 177






meraj14.ir






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum160/thread47372.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


http://ifttt.com/images/no_image_card.png خادم الزینب

هیچ نظری موجود نیست: