۱۳۹۱ دی ۱۹, سه‌شنبه

لقاء و مشاهده خداوند عالى ترين ثمره ارتباط با او


لقاء و مشاهده خداوند عالى ترين ثمره ارتباط با او







هم چنين در ارتباط با مقام اتصال و ارتباط با خداوند، اميرمؤمنان(عليه السلام)، در دعاى كميل، به پيشگاه خداوند عرض مى‌كند:









فَهَبْنى يا إِلهى وَ سَيِّدى وَ مَوْلاىَ وَ رَبّى صَبَرْتُ عَلى عَذابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلى فِراقِكَ وَ هَبْنى يا إِلهى صَبَرْتُ عَلى حَرِّ نارِكَ فَكيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلى كَرامَتِكَ...؛





اى خداى من و سيد و مولا و پروردگار من، گيرم بر عذاب تو صبر كردم چگونه بر فراق تو صبر كنم. خداى من، گيرم بر حرارت آتشت صبر كنم، اما چگونه چشم از لطف و كرمت بپوشم.

كسانى كه مزه محبت و وصال خداوند را چشيده‌اند، اگر به ديدار خداوند نايل گردند، چنان لذّتى از لقاى الهى مى‌برند كه حتّى تحمل عذاب جهنم نيز براى آن‌ها آسان مى‌گردد. براى آن‌ها سخت ترين دردها، فراق و دورى از خداوند است كه بر ايشان از هر عذابى سخت‌تر و كشنده‌تر است. (درد ورنج فراق وقتى در كام انسان مى‌نشيند، كه لذّت وصال محبوب را چشيده باشد و از اين جهت، كسى چون على(عليه السلام) كه مزه وصال محبوب را چشيده، از تلخى و سوزش فراق مى‌نالد و شكوه مى‌كند.) گرچه درك اين مطلب براى ما دشوار است، اما آن مطلب واقعيتى است كه اولياى خدا بدان دست يافته‌اند و شاهد صدق آن، سخن حضرت است. اگر كسى جز حضرت چنين سخنانى مى‌گفت، شايد امكان حمل آن بر اغراق و گزافه گويى بود؛ اما كسى چنين سخنى را بيان كرده كه معصوم و مقام خداوند را بيش از هر كسى شناخته است.





آرى، براى ما درد هجران و فراق دوستان قابل درك است، اما فراق خداوند را درك و فهم نمى‌كنيم؛ چون هر فراقى بعد از وصال رُخ مى‌دهد و چون ما به وصال حضرت حق نرسيده ايم، دركى از آن نداريم و از اين جهت فراق او نيز براى ما قابل درك نيست. اما حضرت كه به وصال و معرفت كامل خداوند رسيده، مى‌داند فراق خداوند چقدر دردناك است كه عذاب جهنم در برابرش ناچيز به شمار مى‌آيد. به قدرى لقاء و وصال حضرت حق براى ايشان لذّت بخش و فرح بخش است كه براى رسيدن به آن، تحمّل سخت ترين عذاب هاى جهنم نيز آسان مى‌گردد و تنها درد و فراق و هجران حضرت حق براى ايشان قابل تحمّل نمى‌باشد.









عده‌اى كه از فهم اين معانى و حتّى از تحليل ذهنى و توجيه عقلانى آن معانى بلند ناتوانند و نه دركى از وصال دارند و نه درد هجران و فراق خدا برايشان مفهومى دارند و از تصور اين معنا نيز عاجزند كه انسان مى‌تواند در مقام معرفت حق اوج بگيرد و به جايى برسد كه براى او فراق و هجران حضرت حق از هر عذابى سخت‌تر باشد، وقتى در آيات و روايات به چنين جملاتى بر مى‌خورند، سعى مى‌كنند آن‌ها را توجيه و تأويل كنند و گاه تأويل مبتذل و نامناسبى ارائه مى‌دهند؛ در صورتى كه آن جملات صريح و غير قابل تأويل است. برخى فراق خداوند را به فراق و بى بهره ماندن از نعمت هاى خدا تأويل كرده‌اند كه اين تأويل نادرستى است و مسلماً فراق از نعمت هاى الهى سخت‌تر از تحمّل آتش جهنم نيست. هر قدر انسان به نعمتى دلبستگى و علاقه داشته باشد، در كنار برخوردارى از آن نعمت، تحمّل عذاب جهنم براى او آسان نمى‌گردد؛ آن هم عذابى كه با خشم و غضب خداوند برافروخته مى‌گردد. ما كه عذاب هاى دنيايى را نمى‌توانيم تحمّل كنيم، چگونه مى‌توانيم بر عذابى كه از خشم و غضب خداوند ناشى مى‌گردد صبر كنيم؟ بنابراين، سخن حضرت به وضوح و به روشنى بر امكان وصال به خدا و فراق از او دلالت دارد و در آن سخن، وصال حضرت حق چنان والا و ارزشمند معرفى شده كه در كنار آن تحمّل عذاب جهنم آسان مى‌گردد؛ اما تحمل فراق خداوند از تحمّل عذاب هاى جهنم نيز دردناك‌تر و دشوارتر مى‌باشد.








به سوی خودسازی

آیت الله محمدتقی مصباح یزدی

﴿ صفحه 192﴾





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum81/thread47357.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


http://ifttt.com/images/no_image_card.png محبّ الزهراء

هیچ نظری موجود نیست: