۱۳۹۱ بهمن ۸, یکشنبه

مداحی که شانه های امام را لرزاند




یادی از مرحوم کوثری

مداحی که شانه های امام را لرزاند











سفارش نمودند که «آقا» پس از مرگ فرزندشان، اشکی نریخته اند و ممکن است برای قلب ایشان ضرری داشته باشد، خوب است ذکر توسلی داشته باشید برای ایشان مفید است. من هم در محضر ایشان ابتدا عرض تسلیتی داشتم و سپس به روضه خوانی پرداختم.













از ارادتمندان اهل بیت عصمت و طهارت، کمتر کسی است که امام(ره) را بشناسد و مرحوم کوثری - مدّاح بیت او - را نشناسد؛ مردی که هر گاه لب به مدح آل رسول(ص) می گشود، آن پیرمرد فرزانه چشمهایش بارانی می شد. او صدایی نداشت؛ امّا سوز درونی اش به هر دل پاک و صادق آتش می زد.

سیّد محمّد کوثری در سال 1307در خانواده ای روحانی و در شهر قم به دنیا آمد. پدر او - مرحوم حجت الاسلام حاج سیّد علی کوثری - از خطیبان بزرگ قم بود که در محافل مذهبی، از جمله در بیت آیت اللّه بروجردی(ره) ضمن آشنا ساختن مردم با فضایل اهل بیت(ع) دل های آنان را با عشق به ائمه ی اطهار پیوند می زد و جان تشنه شان را از کوثر ولایت سیراب می کرد.

سیّد محمّد پس از راه یافتن به محضر فیض استادان و دانشمندان بزرگ اسلامی، همچون امام موسی صدر، از آنجا که عطش عشق به اهل بیت(ع) کام و جانش را شعله ور ساخته بود، به جرگه ی ذاکران و روضه خوانان اهل بیت(ع) پیوست و بیش از نیم قرن با این میمنت و افتخار همراه بود. او حتی پس از خود این عرض ارادت را به عنوان یک آیین به فرزندان خود نیز به ودیعت سپرد.



قیام 15خرداد، نام او را در شمار انقلابیوین و ارادتمندان به حضرت امام(ره) ثبت کرد و او در کنار پدر و دایی اش در این قیام اثری جاودان از خود بر جای گذاشت.


حجت الاسلام کوثری چنان عشق و ارادتی به امام حسین(ع) داشت که هر سال به هر ترتیب به کربلای معلا مشرّف می شد و در محضر آن ارباب اهل بصیرت ماهها به کسب فیض می پرداخت،با این وجود که اگر تصویری از گنبد یا ضریح سیدالشهدا(ع) می دید، چشمه های اشک از دیدگان نجیبش می جوشید.

حاج آقا کوثری با اینکه ملبّس به ردای روحانیت بود؛ اما همه از او انتظار مرثیه خوانی اهل بیت(ع) را داشتند؛ ولی او به وظیفه ی شرعی خود - که همان وعظ و خطابه بود - نیز توجه داشت و در حرم شریف ائمه(ع) و بیوت معظم علما به معرفی سیره ی اهل بیت(ع) و ترویج فرهنگ ایشان می پرداخت.

«کوثری» از کوثر بی نشان ولایت دم می زد و از عطش آن جام سیراب شده بود؛ بی جهت نبود که اولیا و بزرگان علی الخصوص رهبر فقید انقلاب حضرت امام خمینی(ره) دل به طنین نغمه های کربلایی او بسته بودند و با زمزمه های او دل و جانشان به اهتزاز می افتاد و همسفر با اشک به دیار اشتیاق عشق می شتافتند.

«کوثری» رشته ی دل را به آستان عشق گره زده بود و هر بار در هنگام خواندن با طنین «یا الله» - از عمق جان - مدد از هستی بخش می گرفت تا زیباترین آینه داران هستی را توصیف کند. هماره زمزمه داشت که: «در اینجا انتصابم به حسین است در آن جا هم حسابم با حسین است کجا ارباب من فردا گذارد غلام او در آتش پا گذارد؟» او هیچ گاه سایه های مادی را بر آفتاب حقیقت، ترجیح نداد. ظواهر دنیایی هیچ زمان او را نفریفت.

اگر هم در این آستان از برکت اهل بیت(ع) هر بار توشه ای می یافت آن را به راه خدا و در راه گره گشایی از مشکلات فقرا و مساکین صرف می نمود. اعتباری که نوکری بارگاه اهل بیت(ع) به او بخشیده بود، زمینه ی ارادت مردم و مسؤولان را نسبت به او فراهم کرده بود، اما هیچ گاه این اعتبار را خرج خود نکرد و هماره خدای را شاکر بود که عبادت او را خدمت به اهل بیت(ع) و خدمت به شیعیان ایشان قرار داده است.

مرحوم کوثری با وجود گرفتاری ها و مشغله های گوناگون، لحظه ای از خانواده ی خود غافل نماند و سال ها کمر به خدمت پدر پیر و زمین گیرش بست و در این راه ذره ای درنگ و سستی نداشت تا آنجا که حضرت آیت الله فاضل لنکرانی به ایشان فرموده بود که: «آنچه داری، همه عزت و آبروی تو، از برکت خدمت به پدرت می باشد که او عمری خدمت به دستگاه امام حسین(ع) کرد و اکنون تو به او خدمت می کنی».

دلبستگی امام خمینی(ره) به برنامه ی روضه خوانی او خود داستانی دیگر است و فصلی دیگر می طلبد. اما ذکر این نکات، خالی از لطف نیست:

خود آن مرحوم نقل نموده است که: در ایام رحلت حاج آقا مصطفی خمینی(ره) به خدمت امام(ره) رسیدیم، داماد بزرگ امام، مرحوم حاج آقا شهاب الدین اشراقی(ره) به محض دیدن من، سفارش نمودند که «آقا» پس از مرگ فرزندشان، اشکی نریخته اند و ممکن است برای قلب ایشان ضرری داشته باشد، خوب است ذکر توسلی داشته باشید برای ایشان مفید است. من هم در محضر ایشان ابتدا عرض تسلیتی داشتم و سپس به روضه خوانی پرداختم. نکته جالب این که، آن هنگام که از مرگ فرزندشان سخن می گفتیم هیچ عکس العملی نشان ندادند اما وقتی وارد روضه شدم آنچنان گریستند که غیر قابل وصف است.



توجه به عزادای و اقامه ی عزای امام حسین(ع) از مواردی بود که امام بدان اصرار فراوانی می فرمودند بخصوص در آن زمان که شیوه عزاداری سنتی توسط عده ای مورد بی توجهی واقع شده بود، حضرت امام(ره) از مرحوم کوثری دعوت می کردند تا در محضر ایشان به روضه خوانی بپردازد، تا تأکیدی باشد بر نوع عزاداری سنتی که مورد نظر حضرت امام بود و عده ای در صدد حذف از آن فرهنگ شیعه بودند...


مرحوم کوثری این توفیق را داشت که پس از رحلت امام(ره) در محضر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای نیز سنت اقامه ی عزای اهل بیت(ع) را پاس بدارد. در یکی از ایام فاطمیه، آن هنگام که آن مرحوم، قصد سفر به تهران و شرکت در برنامه ی عزاداری شهادت حضرت صدیقه ی طاهره(س) در بیت رهبر انقلاب را داشت، در هنگام وضو گرفتن، دعوت حق را لبیک گفت و به خیل واصلان به آستان امام حسین(ع) پیوست. چند ساعتی پیش از رحلت، آن مرحوم به خانواده خود گفته بود که خواب حضرت معصومه(س) را دیده است. پس از رحلت نیز، بارها به خواب خواص آمده و سفارش هایی از جمله توصیه به خواندن زیارت عاشورا، زیارت جامعه کبیره و... داشته است. یکبار در عالم خواب به فرزند گرامی شان گفته بود: «فرزندم! آن هنگام که جان می دادم آقا امام حسین به کنارم آمد و نظاره ام می نمود! و می گفت: «نترس! من کنارت هستم». اکنون هم هر کجا هستم با امام حسین(ع) هستم».

همچنین سفارش نمود که: «همه ی کارهایی که در دنیا انجام می دهید برای ما به تصویر می کشند. ما مثل «شهاب» همه جا می رویم و اعمال شما را می بینیم. ما و دیگر شیعیان و محبان اهل بیت(ع) همه جا با هم هستیم».

آری، انتساب به حسین(ع) و دم زدن از عشق او، او را به مقام هم نشینی با امام حسین(ع) رساند و این زمزمه ی او تحقق یافت که:

«در اینجا انتسابم با حسین است

در آنجا هم حسابم با حسین است

کجا ارباب من فردا گذارد

غلام او در آتش پا گذارد؟!»





ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum84/thread47952.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


http://aghigh.ir/files/fa/news/1391/5/28/1209_915.jpg خادم الزینب

هیچ نظری موجود نیست: