۱۳۹۱ بهمن ۷, شنبه

امریکایی ها سینما مقاومت دارند ما غضنفر!

وبلاگ عَلم سیاه نوشت:





امریکایی ها سینما مقاومت دارند ما غضنفر!




1.چند هفته ای است که سریالی در شبکهNBC امریکا پخش می شود به نام revolution. داستان از جایی شروع می شود که کل جریان الکتریسیته زمین قطع می شود. یعنی برق و اینترنت و سیستم حمل و نقل و آب رسانی و تهیه غذا و هر چیز دیگری که زندگی شهری امروز بر پایه آن استوار است از کار میفتد. و این یعنی پایان کار دولتها و آغاز مهاجرت مردم به روستاها. داستان بلافاصله به 15سال بعد از این اتفاق می رود و روایتگر زمین بدون الکتریسیته در آن دوران می شود. دنیایی پر از هرج و مرج که گروهی به زور اسلحه و شمشیر حاکمیت امریکا را به دست گرفته اند و به بهانه اداره دنیا از هیچ کشت و کشتاری فروگذار نمی کنند. حتی داشتن پرچم امریکا جرم تلقی می شود و حکمی جز اعدام در پی ندارد. و داستان از جایی زیبا می شود که گروهی مخفیانه با حک کردن پرچم امریکا بر تنشان و شروع مبارزات مخفیانه برای برگرداندن دولت و پرچم امریکا بر سر کار می جنگند؛ چرا که پس از گذشت 15سال مردم به این نتیجه رسیده اند که صلح و آرامش و امنیت جز زیر سایه پرچم و دولت امریکا برایشان میسر نخواهد شد و برای بازگرداندن آرامش به جهان نیاز به بازگشت امریکا حس می شود. و این یعنی یک سینما مقاومت امریکایی واقعی!




2.فیلم ضد ایرانی آرگو چند هفته ای است که تبدیل به خبرسازترین فیلم هالیوود شده است. فیلمی در مورد تسخیر سفارت امریکا در ایران و فرار 6دیپلمات امریکایی از ایران.اصل داستان این است که CIA بدنبال راهی است برای فراری دادن این 6 دیپلمات؛از بین گزینه های موجود طرحی تصویب می شود با عنوان سناریوی آرگو؛ بنابر این طرح قرار می شود این 6نفر در پوشش یک گروه فیلمساز هالیوودی که مثلا برای پیدا کردن لوکیشن فیلمشان به ایران سفر کرده اند، از ایران خارج شوند. برای این کار لازم است که همه دنیا باور کنند که چنین فیلمی واقعا در حال ساخت است؛ تهیه کنندگان معروفی از هالیوود به همکاری می شتابند؛ بازیگران هالیوودی هم همینطور؛ برنامه فرش قرمز فیلم را در هالیوود برگزار می کنند و به کل دنیا اعلام می کنند که چنین فیلمی در حال ساخت است. داستان می گذرد و آخرین صحنه فرا می رسد؛ پس از تعلیقی نفس گیر ،امریکایی ها از خاک ایران خارج می شوند؛ در سی آی ای همه از شادی بالا و پایین می پرند؛ در هواپیمای حامل دیپلماتها (بخوانید جاسوسها) هم همینطور؛ و سومین جایی که شادی موج می زند هالیوود است؛ که بعنوان بخشی از یک پروژه ملی بزرگ جشن پیروزی گرفته است.





3.فیلم یک خانواده محترم یک فیلم ایرانی است؛ فیلمی که با مشارکت سیمافیلم ساخته شده و تمام توانش را بر سیاه نمایی وضع کشور و توهین به تمام مقدسات گذاشته است. این فیلم فقط یک نمونه کوچک از سینمایی است که هر روز با یک فیلم و به یک نحو سعی در ارائه تصویری مکدر از ایران امروز دارد. یک روز با نام گشت ارشاد یک روز با نام من مادر هستم و یک روز با نام یک خانواده محترم. فیلمهایی که فرقشان با نمونه هالیوودی شان تنها در محل اخذ مجوز ساخت و مجوز اکران است! وگرنه چه تفاوتی است میان "سنگسار ثریا" و اعدام باران کوثری در فیلم جیرانی؟! هر دو حکم خدا را نشانه رفته اند؛ یکی با بد تصویر کردن سنگسار، و دیگری با مخدوش کردن قصاص؛ کارگردان یکی این را قبول دارد و دیگری نه؛ چه تفاوتی است میان آرگو و یک خانواده محترم؟یکی را هالیوود ساخته است،یکی را سیما فیلم! حال آنکه اقتضای طبیعت هالیوودی جماعت اصلا همین است که ضد ایران فیلم بسازد.




4.هنرمند هالیوودی پای پرچمش قسم خورده است؛ خودش را بخشی از پروژه های ملی امریکا می داند؛ همپای سیاستمداران امریکا در عرصه های مختلف نقش ایفا می کند و بخشی از پازل امنیت ملی امریکا می شود؛ و هنرمند استعمارزده ما هنوز برای بزرگ نشان دادن خود حقیقت را ذبح می کند تا بگوید که مستقل از حاکمیت است؛ مستندساز هالیوودی وقتی inside job ، انتقادی ترین مستند در نقد نظام اقتصادی امریکا را می سازد پس از 120 دقیقه نقد، در دیالوگ پایانی مستندش می گوید "ما کشور بزرگی هستیم، قدرت بزرگ جهان،بودیم و خواهیم بود، اما باید حواسمان را جمع کنیم که این نقاط ضعفمان را برطرف کنیم" و مجسمه آزادی و پرچم برافراشته امریکا را به رخ مخاطب می کشد؛ و برنده اسکار 2010 هم می شود؛ اما فیلمساز استعمارزده ما برای نقد یک آدم در فلان نهاد جزء، نسخه کل ایران و اسلام را می پیچد و چنان جامعه رو به انحطاطی را به تصویر می کشد که انگار نه انگار که از ایران مقتدر امروز سخن می گوید. و حتی اگر استعمارزده و شیفته هنر غربی هم نباشد، چنان اعتماد به نفسش را از او گرفته اند که شجاعت این را ندارد که به فیلمش به چشم یک پروژه ملی بنگرد. حالا می فهمیم فریاد حضرت روح الله را که "آن چیزی که ما را می ترساند استعمار فرهنگی است".

این روزها مجالی برای نقد و تحلیل آرگو و سیصد و امثالهم نیست؛ باید غضنفرهای داخلی را بگیریم که گل بخودی نزنند!







کد:



http://alamesiah.blogfa.com/post-135.aspx








ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum287/thread47895.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


http://ifttt.com/images/no_image_card.png خادم الزهرا

هیچ نظری موجود نیست: