۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه

ذكر الله حدي ندارد


ذكر الله حدي ندارد





هر عمل خيري، حدي از آن مطلوب است كه اگر از آن حد گذشت، ضدش حاصل مي شود، يعني اگر انسان پايين تر از حد مطلوب انجام داد قاصر و يا مقصر است، و اگر بالاتر از حد مطلوب بود، به صعوبت مبتلا مي شود، تا اين كه به حدي مي رسد كه غير ممكن و غير مقدور بشر مي گردد. مانند نماز كه بدن انسان طاقت زياد نماز خواندن را ندارد، و يا مزاحم خيراتي است كه به سبب نماز از انسان فوت مي شوند، به گونه اي كه ديگر انسان نمي تواند آن ها را مثل گذشته انجام دهد. ساير خيرات و طاعات نيز اين گونه است، به جز ذكر الله چنان كه در روايت دارد كه حدي براي آن نيست. (2)

البته مقصود ذكر لساني نيست، زيرا در اثر آن نيز اعضا و جوارح انسان به ملالت و ضعف و عجز و سستي دچار مي شوند، بلكه ذكر الله كه حدي ندارد اعم از ذكر قلبي و لساني، بلكه اعم از ذكر بدني است، چون تمام طاعات و همه ي آن چه مرضي خداست ذكر الله است، و اين گونه با همه ي طاعات جمع، و با هر نوع طاعت پياده مي شود، نظير قضاي حوايج، اداي واجبات، اداي واجبات، بلكه به جا آوردن مستحبات، كه نزد اهلش ذكر الله است، بلكه ترك مكروهات و محرمات هم ذكر الله است. در آن روايت از امام صادق عليه السلام - آمده است:

من اشد ما فرض الله علي خلقه، ذكر الله كثيرا. ثم قال: لا اعني سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر و ان كان منه، و لكن ذكر الله عند ما احل و حرم. (3)

از سخت ترين چيزهايي كه خداوند بر خلق واجب نموده، ذكر بسيار خداوند است. سپس فرمود: مقصودم سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر نيست، هر چند اين ها نيز از ياد خداست؛ بلكه منظورم ياد خدا هنگام حلال و حرام او است.

يعني ذكر قلبي محض. آيا واقعا سبحان الله است و اشد تذكيرا؛ (بيشتر انسان را به ي اد خدا مي آورد) است، و يا اين گفتار حضرت يوسف - عليه السلام - كه:

معاذ الله انه، ربي احسن مثواي انه، لا يفلح الظلمون (4)

پناه بر خدا! او پروردگار من است، و جايگاهم را نيكو قرار داده است، و ستمكاران هرگز رستگار نمي شوند.

بسم الله بفرماييد، كار گذشته بود كه قرآن مي فرمايد:

و هم بها لولآ ان رءا برهن ربه (5)

حضرت يوسف - عليه السلام - نيز آهنگ او را مي كرد، اگر برهان و نشانه ي روشن پروردگارش را نمي ديد.

آيا همه اش به اختيار او بود، يا خدا حفظ كرد؟ چه كار كرد؟ آيا كاري كرد جز اين كه برهان رب را ديد. البته قطعا هزارها كار پيش از آن انجام داده بود تا اسباب برهان رب را در اوقات خلوت تحصيل كرده بود، كه در آن موقعيت حساس برهان رب را ديد.




پی نوشت:

2-در روايت منقول از امام صادق - عليه السلام - آمده است: ما من شي ء الا و له ي نتهي اليه، الا الذكر فليس له حد ينتهي اليه؛ هر چيز حدي دارد كه در آن جا تمام مي شود، به جز ياد خدا كه حد مشخصي براي آن وجود ندارد ر. ك: اصول كافي، ج 2، ص 498؛ وسايل الشيعه، ج 7، ص 154؛ عده الداعي، ص 248.

3-اصول كافي، ج 2، ص 80؛ وسايل الشيعه، ج 15، ص 252؛ بحارالانوار، ج 68، ص 204؛ ج 90، ص 163.

4-سوره ي يوسف، آيه 23.

5-سوره ي وسف، آيه 24






در محضر آيت الله العظمي بهجت

محمد حسين رخشاد






ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum76/thread47557.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


http://ifttt.com/images/no_image_card.png محبّ الزهراء

هیچ نظری موجود نیست: