۱۳۹۱ دی ۲۶, سه‌شنبه

حب جاه و مقام، عالم و جاهل نمی شناسد!






سرانجام ،خزان عمر میرزای شیرازی فرارسید و زمینیان از فیض وجود پربرکت او محروم شدند. کمتر کسی بود که از شنیدن این خبر، اشک ماتم بردیده جاری نکند، ولی در این میان «سید محمد فشارکی» شاگرد خلف میرزای شیرازی حال دیگری داشت.





استاد و مربی بزرگی چون میرزای شیرازی را از دست داده بود و در ماتم فراقش سیاه پوش شده بود، ولی در دل، احساس نشاط می کرد، نشاطی که از نظر خودش هم امری ناپسند بود. هرچه با خود می اندیشید ،در شرایط پیش آمده، شادی معنایی نداشت. پس از مدتی تأمل و تفکر به این نتیجه رسید که این احساس نشاط، به دلیل مرجعیت احتمالی است که پس از میرزا نصیبش خواهد شد و تمایل به ریاست، حسی بود که نشاط وی را برمی انگیخت.



با این فکر راه حرم علی(علیه السلام) را در پیش گرفت و سراسر شب را تا صبح در حرم به گریه و مناجات سپری کرد و از حضرت علی علیه السلام خواست میل ریاست را از دل وی دور کند. سپس صبح روز بعد با چشمانی که از اشک شبان گاهی ملتهب و قرمز شده بود، به تشییع جنازه استاد رفت و هرگز زیر بار مسئولیت خطیر مرجعیت نرفت .



منبع:

مقاله ها و مصاحبه هایی از سید علی خامنه ای و دیگران،یادنامه شهید قدوسی،قم، انتشارات شفق،چ۱،ص۲۰۳.







ادامه مطلب ....



http://www.nooreaseman.com/forum137/thread47593.html



منبع:انجمن هاي سياسي مذهبي فرهنگي نورآسمان



تبادل لينك



به گروه اسلامی ما در گوگل بپیوندید تا همیشه با هم باشیم


http://www.afkarnews.ir/images/docs/000125/n00125100-b.jpg محب الحسين

هیچ نظری موجود نیست: